1. نمازهای روزانهیی که در پنج نوبت خوانده میشود از واجبات بسیار مهم شریعت اسلامی بوده و بلکه ستون دین است، و ترک یا سبک شمردن آن شرعاً حرام و موجب استحقاق عقاب است.
2. نماز در هیچ حالی ترک نمیشود حتی در حال جنگ، بنابراین رزمندهیی که در جبهه به علت شدت درگیری قادر بر قرائت فاتحه یا سجده و یا رکوع نباشد، باید به هر نحوی که برایش امکان دارد نماز بخواند، و اگر قادر بر انجام رکوع و سجده نیست، ایما و اشاره به جای رکوع و سجود کافی است.
تعداد نمازهای یومیه
نمازهای واجب یومیه
1. نماز صبح: دو رکعت.
2. نماز ظهر: چهار رکعت.
3. نماز عصر: چهار رکعت.
4. نماز مغرب: سه رکعت.
5. نماز عشا: چهار رکعت.
توجه:
در سفر، نمازهای چهار رکعتی (ظهر و عصر و عشا) دو رکعت خوانده میشود، خصوصیات و احکام آن خواهد آمد انشاء الله تعالی.
اوقات نمازهای یومیه
وقت نماز صبح
1. وقت نمازصبح از هنگام طلوع فجر تا طلوع آفتاب است.
2. معیار شرعی در مورد وقت نماز صبح، فجر صادق است (نه کاذب)، و احراز آن موکول به تشخیص مکلف است.
3. فرقی بین شبهای مهتابی و غیر مهتابی در طلوع فجر (وقت فریضهی صبح) نیست، هر چند احتیاط در این زمینه خوب است.
4. مقتضی است که مؤمنین محترم «ایدهم الله تعالی» جهت رعایت احتیاط در مورد وقت نماز صبح، حدود پنج الی شش دقیقه بعد از اذان صبح از رسانهها شروع به ادای فریضهی صبح نمایند.
5. ملاک طلوع خورشید (پایان وقت نماز صبح) دیدن آن در افق مکان نمازگزار است نه رسیدن نور آن بر زمین.
وقت نماز ظهر
وقت نماز ظهر از اول ظهر (یعنی هنگامی که سایهی هر چیزی پس از آن که بر اثر بالا آمدن آفتاب کاملاً کوتاه شد مجدداً به طرف مشرق شروع به زیاد شدن کند) است تا هنگامی که فقط به قدر نماز عصر تا غروب آفتاب وقت باقی مانده است.
وقت نماز عصر
وقت نماز عصر از هنگامی است که به قدر خواندن نماز ظهر، از ظهر گذشته تا غروب آفتاب.
وقت نماز مغرب
وقت نماز مغرب از هنگامی است که سرخی بعد از غروب آفتاب که از طرف مشرق بالا میآید زائل شود تا هنگامی که فقط به قدر نماز عشا تا نیمه شب مانده است.
توجه:
فاصلهی زمانی بین غروب خورشید و زوال حمرهی مشرقیه (از بین رفتن سرخی طرف مشرق بعد از غروب آفتاب) با اختلاف فصلهای سال تفاوت میکند.
وقت نماز عشا
وقت نماز عشا از هنگامی است که به قدر خواندن نماز مغرب از اول وقت گذشته است تا نیمه شب.
توجه:
احتیاط (واجب) آن است که برای نماز مغرب و عشا و مانند اینها شب را از اول غروب تا اذان صبح حساب کنند، بنابراین تقریباً یازده ساعت و یک ربع بعد از ظهر شرعی آخر وقت نماز مغرب و عشا است.
احکام جدید
1. مسلمان باید نماز را رو به سمت کعبه بگزارد که به این اعتبار به آن «قبله» میگویند. البته برای کسانی که از آن دورند محاذات حقیقی میسّر نیست، و همین اندازه که بگویند رو به قبله نماز میخواند، کافی است.
توجه:
ملاک رو به قبله بودن این است که انسان از سطح کرهی زمین به طرف بیت عتیق (کعبه) باشد یعنی از طرف سطح زمین رو به طرف کعبه که روی زمین در مکهی مکرمه ساخته شده است بایستد، بنابراین اگر انسان در یک نقطهیی از کرهی زمین باشد که اگر خطوط مستقیمی از چهار جهت آن مکان بر سطح کرهی زمین به طرف مکه ترسیم شود از نظر مسافت با هم مساوی باشند مخیّر است برای قبله به هر طرف که خواست بایستد و نماز بخواند، ولی اگر مسافت خطوط در بعضی از جهتها کمتر و کوتاهتر باشد به مقداری که با آن، صدق عرفی رو به قبله بودن اختلاف پیدا کند بر انسان واجب است جهت کوتاهتر را انتخاب کند.
نمازهای مستحبی را میتوان در حال راه رفتن یا سواری خواند، و در این صورت لازم نیست نماز را رو به قبله به جا آورد.
2. نمازگزار باید به جهت قبله یقین و اطمینان پیدا کند، چه از راه قبلهنمای صحیح و معتبر و چه از راه آفتاب و ستارگان (برای کسی که آشنا به استفاده از آنها است) و چه از راههای دیگر، و اگر نتوانست اطمینان پیدا کند به هر طرف که گمان بیشتر مییابد، نماز بخواند.
3. کسی که هیچ راهی برای یافتن جهت قبله ندارد و گمانش هم به هیچ طرف نمیرود بنابر احتیاط (واجب) باید به چهار طرف نماز بخواند، و اگر برای چهار نماز وقت ندارد به هر اندازه که وقت دارد، نماز بخواند.
4. کسی که یقین به قبله ندارد در بقیهی کارهایی که باید رو به قبله انجام شود، مانند ذبح حیوانات و غیره، باید به گمان خود عمل کند و اگر به هیچ طرف گمان بیشتر ندارد، به هر طرف انجام دهد صحیح است.
توجه:
اعتماد بر شاخص یا قبله نما در تعیین جهت قبله، در صورتی که موجب اطمینان برای مکلف شود، صحیح است و باید طبق آن عمل گردد، و در غیر این صورت میتوان بر اساس محراب مساجد و قبور مسلمین جهت قبله را تشخیص داد.
منظور از به کارگیری شاخص در تشخیص قبله این است که در روزهای چهارم خرداد و بیست و ششم تیر ماه (یعنی در روز بیست و پنجم ماه پنجم و هفدهم ماه هفتم از سال میلادی) چنانچه هنگام ظهر به افق مکه که آفتاب به طور عمودی بر کعبه میتابد (همان زمانی که صدای اذان مکه بلند میشود) شاخصی از قبیل قطعه چوب صاف یا میله و مانند آن در زمین هموار به طور عمودی فرو کنیم، جهتی که سایهی شاخص نشان میدهد جهت قبله خواهد بود (یعنی جهت قبله در امتداد سایه در طرفی از شاخص است که سایه ندارد).
1. مباح باشد. (یعنی غصبی نباشد).
2. بی حرکت باشد.
3. از جاهایی نباشد که توقف در آن حرام است.
4. جلوتر از قبر پیغمبر(ص) و امام(ع) نایستد.
5. محل سجدهی نمازگزار پاک باشد.
6. موجب نجاست لباس و بدن نمازگزار نشود.
7. میانزنو مرد در حال نماز بنا بر احتیاط واجب حداقل یک وجب فاصله باشد.
8. مسطح باشد.
1. مباح باشد
الف) مکان نماز باید غصبی نباشد. نماز در جای غصبی هر چند که بر روی فرش و تخت غیر غصبی باشد، باطل است.
ب) اگر در جایی که نمیداند یا فراموش کرده غصبی است نماز بخواند، نماز او صحیح است. همچنین اگر نداند تصرف در جای غصبی حرام است.
ج) کسی که با دیگری در ملکی شریک است در صورتی که سهم هر یک از دیگری جدا نباشد، نمیتواند بدون رضایت شریکش در آن ملک نماز بخواند.
توجه:
زمینی که قبلاً وقف بوده و دولت آن را تصرف نموده و در آن مدرسه ساخته است، اگر احتمال قابل توجهی داده شود که تصرف مذکور مجوّز شرعی داشته است، نماز خواندن در آن مکان اشکال ندارد. همچنین زمین بعضی از مدارس که از صاحبان آن بدون رضایت آنها گرفته شده است، اگر احتمال قابل توجهی داده شود که مسؤول ذیربط به استناد و مجوّز قانونی و شرعی اقدام به احداث مدارس در آن اراضی نمود نماز خواندن در آن اشکال ندارد.
شخصی که در یک خانهی دولتی زندگی میکند که مدت سکونت وی در آن به پایان رسیده و حکم تخلیه نیز به او ابلاغ شده است، اگر از طرف مسؤولین ذیربط، مجاز به استفاده از آن خانه بعد از مهلت مقرر نباشد، تصرفات او (و از جمله نماز خواندن) در آن حکم غصب را دارد.
نماز خواندن و تصرفات دیگر در ادارهیی که در گذشته قبرستان بوده اشکال ندارد، مگر این که از طریق شرعی ثابت شود زمینی که ساختمان مذکور در آن ایجاد شده، وقف برای دفن اموات بوده و به طریق غیر شرعی تصرف گردیده و در آن ساختمان سازی شده است.
نماز خواندن در پارکهای فعلی و غیر آن اشکال ندارد، و به صرف احتمال غصب و این که مالکیت زمینهای پارکها مشخص نیست توجهی نمیشود.
زمینی که صاحب آن راضی به تملک آن توسط دولت نیست و عدم رضایت خود را نسبت به اقامهی نماز و مانند آن در زمین مذکور اعلام نموده است، اگر گرفتن زمین از مالک شرعی آن طبق قانونی که توسط مجلس شورای اسلامی وضع و به تأیید شورای نگهبان رسیده است انجام شده باشد، نماز خواندن و تصرفات دیگر در آن مکان اشکال ندارد.
شرکتها و مؤسسههایی که امروزه در اختیار دولت قرار دارد و توسط دادگاه شرع از صاحبان آنها مصادره شده است، اگر احتمال داده میشود که قاضی صادرکنندهی حکم مصادره، با صلاحیت قانونی و بر اساس موازین شرعی و قانونی، اقدام به صدور حکم کرده است، عمل او شرعاً محکوم به صحت است، و بنابراین نماز خواندن و تصرفات دیگر در آن مکان جایز است و حکم غصب بر آن منطبق نیست.
مکانهایی که دولت ظالم آنها را تصرف میکند، در صورت علم به غصب، احکام و آثار مغصوب بر آنها مترتب است، (بنابراین نماز خواندن در آن جایز نیست).
2. بی حرکت باشد
مکان نمازگزار باید بیحرکت باشد یعنی طوری باشد که شخص نمازگزار بتواند با آرامش بدن و بدون تکان، نماز بخواند، بنابراین نماز در جاهایی که بی اختیار تکان میخورد، مانند خودرو و یا بعضی تختهای فنری و امثال آن صحیح نیست، مگر هنگامی که به خاطر تنگی وقت و غیر آن مجبور باشد در چنان مکانی نماز بخواند.
توجه:
بر مسافرانی که با اتوبوسهای بین شهری سفر میکنند واجب است که در صورت خوف از فوت نماز، از راننده بخواهند که اتوبوس را در مکان مناسبی متوقف نماید، و بر راننده اجابت درخواست آنان واجب است، و اگر به علت عذر مقبول و یا بدون دلیل از توقف اتوبوس خودداری کند، در این صورت، تکلیف مسافران اگر خوف فوت وقت داشته باشند، این است که نماز را در اتوبوس در همان حال حرکت بخوانند و تا آنجا که امکان دارد جهت قبله، قیام، رکوع و سجود را رعایت کنند.
بر کسانی که با قایق به مأموریت فرستاده میشوند و وقت نماز آنها میرسد، به طوری که اگر در همان زمان، نماز نخوانند، بعد از آن نمیتوانند نماز خود را داخل وقت بخوانند واجب است که نماز را در وقت آن به هر صورتی که ممکن است، ولو در داخل همان قایق بخوانند.
3. ازجاهایی نباشد که توقف در آن حرام است
مکان نمازگزار باید از جاهایی نباشد که توقف در آن حرام است، مانند جایی که جان انسان در خطر جدّی است، و نیز جاهایی نباشد که ایستادن یا نشستن بر روی آن حرام است، مانند فرشی که نام خدا، یا آیات قرآنی بر همه جای آن نقش بسته است.
4. جلوتر از قبر پیغمبر(ص) و امام(ع) نایستد
نمازگزار باید در هنگام نماز جلوتر از قبر پیغمبر(ص) و امام(ع) نایستد، ولی مساوی قبر اشکال ندارد.
5. محل سجدهی نمازگزار پاک باشد
محل سجدهی نمازگزار باید پاک باشد، ولی اگر مکان نمازگزار به غیر از جایی که پیشانی را بر آن میگذارد، نجس باشد اشکالی ندارد و نماز صحیح است.
6. موجب نجاست لباس و بدن نمازگزار نشود
مکان نمازگزار، اگر نجس است طوری تر نباشد که به بدن یا لباس او سرایت کند، بنابراین اگر مکان نمازگزار نجس باشد، ولی نجاست آن به لباس یا بدن وی سرایت نکند و محل سجده هم پاک باشد نماز خواندن در آن مکان اشکال ندارد.
7. میان زن و مرد در حال نماز بنا بر احتیاط واجب حداقل یک وجب فاصله باشد
بنا بر احتیاط واجب باید میان زن و مرد در حال نماز حداقل یک وجب فاصله باشد، و در این صورت اگر زن و مرد محاذی یکدیگر بایستند یا زن جلوتر از مرد بایستد، نماز هر دو صحیح است.
8. مسطح باشد
لازم است که جای پیشانی نمازگزار از جای زانوها و سر انگشتان پای او، بیش از چهار انگشت بسته بلندتر و یا پستتر نباشد.
دو نکته در ارتباط با مکان نمازگزار
به جا آوردن نماز واجب در داخل خانهی کعبه مکروه است، ولی احتیاط واجب آن است که بر بام کعبه نماز نخواند.
نماز خواندن بر سجادهیی که شکلهایی روی آن رسم شده و یا بر مهری که دارای نقش است فی نفسه اشکال ندارد، ولی اگر به گونهیی باشد که بهانه به دست کسانی دهد که تهمت به شیعه میزنند، تولید آن و نماز خواندن بر آن جایز نیست، و همچنین اگر موجب تفرق حواس و از بین رفتن حضور قلب در نماز شود کراهت دارد.
2. زن باید در موقع نماز تمام بدن و موی خود را با پوششی که کاملاً بدن را میپوشاند بپوشاند، ولی پوشاندن صورت به مقداری که شستن آن در وضو واجب است و دستها تا مچ و پاها تا مفصل ساق لازم نیست.
توجه:
از آنجا که چانه، جزیی از صورت است، لذا لازم نیست در نماز آن را بپوشاند، ولی پوشاندن قسمت پایین چانه واجب است.
پوشاندن پاها تا مفصل ساق در صورتی که نامحرم حاضر باشد واجب است.
هرگاه در بین نماز متوجه شود که مقداری از موهایش پیداست و فوراً آن را بپوشاند نمازش صحیح است مگر زمانی که ظاهر شدن مو عمدی باشد.
اگر نمازگزار بعد از نماز بفهمد که در نماز پوشش واجب را نداشته، نمازش درست است.
شرایط لباس نمازگزار
الف) پاک باشد.
ب) غصبی نباشد (مباح باشد).
ج) از اجزای مردار نباشد.
د) از حیوان حرام گوشت نباشد.
هـ) طلا بافت نباشد.
و) از ابریشم خالص نباشد.
توجه:
شرط پنجم و ششم اختصاص به لباس مردان دارد.
الف) پاک باشد
1. لباس نمازگزار باید پاک باشد.
کسی که نمیداند نماز با بدن و لباس نجس، باطل است اگر با بدن یا لباس نجس نماز بخواند نمازش باطل میباشد.
3. اگر نداند که بدن یا لباسش نجس است و بعد از نماز بفهمد نجس بوده است، نماز او صحیح است، ولی اگر قبلاً نجاست آن را میدانسته و فراموش کرده و با آن نماز خوانده، نمازش باطل است.
4. اگر در بین نماز متوجه شود که لباس یا بدنش نجس است،اگر بداند نجاست از قبل از نماز بوده یا مقداری از نماز را با نجاست انجام داده است و وقت هم وسعت داشته باشد نماز باطل است،ولی اگر وقت تنگ باشد چنانچه برای وی، ازالهی نجاست از بدن یا درآوردن لباس نجس بدون ارتکاب عملی که منافات با نماز دارد ممکن باشد باید نجاست بدن را بر طرف یا لباس نجس را از خود دور کند و نماز خود را تکمیل نماید، و چنانچه برطرف کردن نجاست با حفظ حالت نماز برای او امکان ندارد و در صورتی که نتواند،به حالت عریان نماز بخواند با همان وضعیت نماز را تمام کند.
5. اگر لباس نجس را آب بکشد و یقین کند که پاک شده است و با آن نماز بخواند، و بعد از نماز بفهمد پاک نشده، نمازش صحیح است، ولی برای نمازهای بعدی باید لباس را تطهیر کند.
6. لباسی که نجس بودن آن مشکوک است محکوم به طهارت بوده و نماز خواندن با آن صحیح است، بنابراین نماز در لباسهای معطر به عطرهایی که حاوی الکل است و نمیدانیم آن عطرها نجس است اشکال ندارد. همچنین شخصی که به علت اضطرار، مجبور به تطهیر مخرج بول با سنگ یا چوب و یا هر چیز دیگری میشود و هنگامی که به منزل مراجعت میکند آن را با آب تطهیر مینماید، اگر نداند لباسش با رطوبت بول نجس شده است لازم نیست موقع نماز آن را عوض کرده یا تطهیر نماید.
ب) غصبی نباشد
1. لباس نمازگزار باید مباح باشد (غصبی نباشد).
2. اگر نداند یا فراموش کند که لباس او غصبی است و با آن نماز بخواند، نمازش صحیح است، همچنین اگر نداند پوشیدن لباس غصبی حرام است.
3. اگر با عین مالی که خمس یا زکات آن را نداده است، لباس بخرد نماز خواندن در آن لباس باطل است.
ج) از اجزای مردار نباشد
1. لباس نمازگزار باید از اجزای حیوان مردهیی که دارای خون جهنده است نباشد، و احتیاط واجب آن است که از اجزای مرداری که دارای خون جهنده نیست نیز نباشد.
2. هرگاه قطعهیی از مردار همراه نمازگزار باشد، بنا بر احتیاط (واجب) نمازش باطل است، ولی در صورتی که از چیزهایی که دارای روح نیست، مانند مو و پشم و شاخ و استخوان باشد و حیوان هم در اصل حلالگوشت باشد، نماز باطل نیست.
3. حیوانی که تذکیهی آن مشکوک است، از این نظر که نمیتوان گوشت آنرا خورد و در پوست آن نماز خواند در حکم میته است، ولی از نظر طهارت و نجاست، حکم میته را ندارد و پاک است، و نمازهای گذشته اگر با جهل به این حکم، انجام گرفته است، محکوم به صحت است، بنابراین چرم طبیعی که نمیدانیم از حیوانی است که شرعاً تذکیه شده یا خیر نجس نیست ولی نماز با آن باطل است.
د) از حیوان حرامگوشت نباشد
1. لباس نمازگزار باید از حیوان حرامگوشت نباشد، و اگر مویی از آن هم به لباس یا بدن نمازگزار چسبیده باشد نماز او باطل است.
2. اگر آب دهان یا بینی یا رطوبت دیگری از حیوان حرامگوشت، مانند گربه بر بدن یا لباس نمازگزار باشد، نماز باطل است، مگر این که خشک شده و عین آن بر طرف شده باشد، بنابراین اگر فضلهی پرندگان حرامگوشت بر روی بدن یا لباس باشد، نماز با آن باطل است، ولی اگر خشک شده و از لباس یا بدن زدوده شده باشد نماز صحیح است.
3. مو و عرق و آب دهان انسان و موم عسل و مروارید و صدف اگر بر لباس و بدن نمازگزار باشد، نمازش اشکال ندارد.
4. اگر شک داشته باشد که لباسی از حیوان حلالگوشت است یا حرامگوشت، نماز خواندن با آن بی اشکال است.
هـ) طلا بافت نباشد
1. پوشیدن لباس زربفت برای مردان حرام و نماز با آن باطل است، ولی برای زنان در همه حال بی اشکال است.
2. آویختن زنجیر طلا و به دست کردن انگشتر طلا و بستن ساعت مچی طلا برای مردان حرام است و بنا بر احتیاط واجب نماز با آن باطل است.
توجه:
ملاک حرمت استفاده از طلا برای پوشیدن یا به گردن آویختن توسط مردان، صدق زینت نیست، بلکه استفاده از آن به هر صورت و به هر قصدی حرام است، هر چند انگشتر، حلقه، گردنبند و مانند آن باشد و از نظر عموم علامت آغاز زندگی زناشویی فرد به حساباید نه زینت، و هر چند از دید دیگران مخفی باشد، ولی استفاده از آن برای جراحی استخوان و دندانسازی اشکال ندارد.
در حرمت پوشیدن طلا برای مردان، فرقی نیست بین آن که مدت کم باشد، مثل لحظهی عقد یا زیاد.
اگر چیزی که طلای سفید نامیده میشود همان طلای زرد است که بر اثر مخلوط کردن مادهیی، رنگ آن سفید شده حکم طلای زرد را دارد، ولی اگر عنصر طلا در آن به قدری کم است که عرفاً به آن طلا نمیگویند مانع ندارد.
پلاتین، طلا نیست و حکم آن را ندارد، از این رو استفاده از آن اشکال ندارد.
ز) از ابریشم خالص نباشد
لباس مرد نمازگزار حتی چیزهایی مانند عرقچین و جوراب و آستر لباس و امثال آن باید از ابریشم خالص نباشد. در غیر نماز هم پوشیدن آن برای مرد حرام است، ولی دستمال ابریشمی و مانند آن اگر در جیب مرد باشد اشکال ندارد و نماز را باطل نمیکند.
مواردی که لازم نیست بدن یا لباس نمازگزار پاک باشد
الف) آن که به واسطهی زخم یا جراحت یا دمل، لباس یا بدن به خون آلوده شده باشد.
ب) آن که خون موجود در لباس یا بدن کمتر از درهم (بند انگشت اشاره) باشد.
ج) آن که لباسهای کوچک نمازگزار، مانند جوراب که با آنها نمیتوان عورت را پوشاند نجس باشد.
د) آن که ناچار است با بدن یا لباس نجس نماز بخواند.
الف) آن که به واسطهی زخم یا جراحت یا دمل، لباس یا بدن به خون آلوده شده باشد
1. اگر در بدن یا لباس نمازگزار، خون یا جراحت یا دمل باشد، چنانچه طوری است که آب کشیدن بدن یا لباس یا عوض کردن لباس معمولاً یا برای این شخص، سخت است، تا وقتی که زخم یا جراحت یا دمل خوب نشده است میتواند با آن خون نماز بخواند. همینطور است چرکی که با خون بیرون میآید یا دوایی که روی زخم میگذارند و نجس میشود.
2. خون بریدگیها و زخمهایی که به زودی خوب میشود و شستن آنها آسان است، این حکم را ندارد (یعنی اگر در بدن یا لباس نمازگزار باشد، نماز او باطل است).
ب) آن که خون موجود در لباس یا بدن کمتر از درهم (بند انگشت اشاره) باشد
1. اگر بدن یا لباس نمازگزار به خون- غیر از آنچه در مورد قبل ذکر شد- آلوده باشد، در صورتی که مقدار آن کمتر از بند انگشت سبابه باشد نماز با آن اشکال ندارد، ولی با بیش از آن اشکال دارد.
2. شرایط خون کمتر از درهم:
خون حیض نباشد که اگر اندکی هم از آن بر بدن یا لباس نمازگزار باشد نمازش باطل است، و بنا بر احتیاط واجب خون نفاس و استحاضه نیز همین حکم را دارد.
خون حیوانهای نجس العین (سگ و خوک و کافر) و حرام گوشت و مردار نباشد.
رطوبتی از خارج به آن نرسیده باشد مگر در صورتی که رطوبت با خون مخلوط و در آن مستهلک شود و مجموع آنها هم بیش از اندازهی مُجاز (بند انگشت) نشود که در این صورت، نماز با آن صحیح است و در غیر این صورت نماز با آن بنا بر احتیاط واجب اشکال دارد.
3. اگر بدن یا لباس خونی نشود، ولی به واسطهی رسیدن به خون، نجس شود، نمیشود با آن نماز خواند.
ج) آن که لباسهای کوچک نمازگزار، مانند جوراب که با آنها نمیتوان عورت را پوشاند نجس باشد
1. اگر لباسهای کوچک نمازگزار، مانند جوراب و دستکش و عرقچین که با آنها نمیتوان عورت را پوشانید، و نیز انگشتر و دستبند و امثال آن با نجاستی تماس پیدا کند و نجس شود نماز خواندن با آن اشکال ندارد.
2. اشیایی از قبیل دستمال و کلید و کیف و چاقو که همراه انسان است اگر نجس باشد، در صورتی که نتوان عورت را با آن پوشاند، نماز اشکال ندارد.
د) آن که ناچار است با بدن یا لباس نجس نماز بخواند
نمازهای واجب و مستحب
نمازهای واجب:
نمازهای یومیه
نماز طواف خانهی خدا که پس از طواف خانهی کعبه گزارده میشود.
نماز آیات که در هنگام پدید آمدن خورشید و ماه گرفتگی و زلزله و امثال آنها خوانده میشود.
نماز میت که بر مرده خوانده میشود.
نماز قضای پدر و مادر که بر پسر بزرگتر واجب است.
نمازی که به واسطهی نذر و عهد و قسم یا به واسطهی اجاره واجب شده است.
نمازهای مستحب، مثل نافلههای شبانه روزی.
توجه:
نمازهای مستحبی بسیار است و آنها را «نافله» گویند و از میان نمازهای نافله، نافلههای شبانهروزی بیشتر سفارش شده است.
نوافل یومیه
1. با هر یک از نمازهای پنجگانهی شبانهروزی یک نماز مستحبی هست که آن را نافلهی آن نماز گویند. خواندن این نافلهها بسیار مهم است و ثواب و اجر زیاد برای آن ذکر شده است. علاوه بر اینها مستحب است در ثلث آخر شب، نافلهی شب بخواند. این نماز هم دارای خواص معنوی بسیار است و شایسته است بر آن مواظبت شود.
2. نافلههایشبانهروزی
1. نافلهی ظهر: هشت رکعت قبل از نماز ظهر.
2. نافلهی عصر: هشت رکعت قبل از نماز عصر.
3. نافلهی مغرب: چهار رکعت بعد از نماز مغرب.
4. نافلهی عشا: دو رکعت بعد از نماز عشا که نشسته خوانده میشود.
5. نافله صبح: دو رکعت قبل از نماز صبح.
6. نافلهیشب: یازدهرکعت از نصف شب تا اذان صبح و بهتر در ثلث آخر شب.
توجه:
چون دو رکعت نافلهی عشا، یک رکعت حساب میشود، مجموع نافلههای شبانهروزی سی و چهار رکعت (دو برابر تعداد رکعتهای نمازهای واجب) خواهد بود.
3. خواندن نافلهی ظهر و عصر پس از ادای نماز ظهر و عصر و در وقت نافله بنابر احتیاط (واجب) باید به قصد قربةً الی الله، بدون قصد ادا و قضا به جا آورده شود.
4. نماز شب یازده رکعت است. هشت رکعت آن که به صورت دو رکعتی دو رکعتی خوانده میشود نماز شب نام دارد، و دو رکعت آن نماز شفع است که مانند نماز صبح خوانده میشود، و یک رکعت هم نماز وتر نام دارد که در قنوت آن استغفار و دعا برای مؤمنین و طلب حاجات از خداوند منان به ترتیبی که در کتابهای ادعیه ذکر شده، مستحب است.
5. در نماز شب، سوره و استغفار و دعا به عنوان جزئیت شرط نیست، بلکهکافیاست که در هر رکعت بعد از نیت و تکبیرةالاحرام، سورهیحمد قرائت شود و اگر خواست بعد از قرائت حمد، یک سوره از سورههای قرآنی را هم قرائت کند و رکوع و سجود و ذکر آنها و تشهد و سلام بهجاآورد.
6. در نماز شب، در تاریکی خواندن و مخفی کردن از دیگران شرط نیست، اما ریا هم در آن جایز نیست.
توجه:
نافلهها را باید دو رکعت دو رکعت خواند، مگر نماز وتر را که یک رکعت است، بنابراین خواندن نماز شب به صورت دو نماز چهار رکعتی و یک رکعتی و یک نماز وتر صحیح نیست.
نافلهها را میتواند نشسته بخواند، ولی ایستاده بهتر است.
در سفر، نافلههای ظهر و عصر و عشا ساقط است و نباید خوانده شود.
هر یک از نافلههای شبانهروزی، دارای وقت معینی است که در رسالههای مفصل ذکر شده است